قرارگاه عاشقانه هرروزساعت5

امروز تصمیم گرفتم هرروز خاطره های قدیمرو بنویسم هرروزازامروز شروع میکنیم...

امروز میخوام درمورد عقدابجی اقا حامد بگم....

عقدخواهرنفسم خیلی یهویی شد اونروز ارایشگاه رفته بودم وتویه باغ بود عقدشون...

عین همیشه وقتی وارد باغ شدم دنبال حامد میگشتم وقتی دیدمش کت وشلوارمشکی ...

بالباس سفید وکروات مشکی انگاریکی سرمو گرفته بود نمیتونستم یا خجالت میکشیدم...

درست نگاش کنم ولی فقط خداروشکر میکردم که بعد ازاون همه وقت دیدمش...

همه رفتن سرسفره عقد ولی من نرفتم بعدازاینک یکم گذشت منم رفتم یعنی چشتون روز بد نبینه هامتعجب

پدرسوخته لپاش ازخجالت قرمز شده بود جلو اون همه زن سرشو انداخته بود پایین فقط میخواستم...

یه لحظه نگام کنه نگام نکرد هرچقدنگاش کردم نفهمید باز سرش پایین بودباز رفتم تو فکر فقط ارزو میکردم...

اگ یه روزی حامد جای دامادبود کسی جز من کنارش نشینه من نمیتونم خدا خودش خوب میدونه...

من چقد دوسش دارم ...خودش خوب میدونه بدون اون نمیتونم....

اینم ازامروز امیدوارم همه ی عاشقا به عشقشون برسن....

 

 

 

 

 



نظرات شما عزیزان:

مائده
ساعت1:43---20 تير 1394

لبخند بزن به نسیمی که مدام نوازشت می کند .

و به بلبلانی که با حس وشوقی وصف ناپذیر برایت ترانه ای عاشقانه سر می دهند.

لبخند بزن به دیروزی که خوش بود و به امروزی که زیباست و به فردایی که رویایی

خواهد بود.

لبخند بزن به آسمانی که برای لطافت زمین زیر پایش، اشک شوق جاری می سازد.

لبخند بزن به شقایق ها، نیلوفر های آبی و نرگس ها…..

لبخند بزن به تمام گلهای عالم که از زمینی سخت می رویند و جهان را زیبا می

سازند.

لبخند بزن به خدایی که با نعمتهایش، لبخند را میهمان لبهایت می کند.


♥°o.O̶̲ ̶̶̶̶̲̲̲̲̅○̶̶̲̲•̶̶̲̲ℕ̶̶̶̶̲̲̲̲̅ℓ̶̶̶̶̲̲̲̲̅Լ̶̶̶̶̲̲̲̲̅O̶̶̶̶̲̲̲̲̅Ʋ̶̶̶̶̲̲̲̲̅ℱ̶̶̶̶̲̲̲̲̅Å̶̶̶̶̲̲̲̲̅ℛ̶̲
ساعت2:11---11 شهريور 1393
پست جدید گذاشتم منتظرتم

mohammad
ساعت21:00---10 شهريور 1393
سلام عزیز وب قشنگی داری در ضمن ممنون از اینکه به من سر زدی

نیما 21
ساعت20:46---10 شهريور 1393
واقعا عالییییییییییییییییییییه
ادامه بده مطمئنم بهترین میشی


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







تاريخ : دو شنبه 10 شهريور 1393 ا 14:40 نويسنده : نیلوفر ا
.: Weblog Themes By violetSkin :.